Shear,delneveshteh

ساخت وبلاگ

آخرین مطالب

امکانات وب

امشب گذشته ز دل خیال ابرویت تو را قسم به شبی که دیده ام رویت فتاده ام ، نظری، من آن پری رویم که داده جانِ جوان به تار گیسویت به انتظار توام چو آن رمیده به خاک مرا نبود رمقی به رسیدنِ کویت صدای غرش بادو شمیم دلکش گل نکند که بشوید گلاله از رویت گلایه کردی از منِ دیوانه ای مهرو فدای چشم سیاه و نگین ابرویت سراغ تو بگرفتم از صبای پاییزی که وعده داده مرا به خرمن مویت بیا که زخم دل بی‌ قرار مرا مرحمی منم سلاله ی دُردی کش سر کویت محبوبه بندری (مهربانو) Shear,delneveshteh...
ما را در سایت Shear,delneveshteh دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrbano65 بازدید : 39 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:01

شنیدم که در وادی متقی بدید خرمنی از طلا، مُرتدی یکی گفتش از رازِ دربار او چنان و چنینش نشد یار او چو انگشتری بر بدن دوخته چو سازی که از عاشقی سوخته زدل نای نیلوفری در گلو ستوده غمی در پس آبرو زبانش مسخر ز نای و تهی همان به که بیگانه شد وانگهی زمام همایش به دل در گرو سپاه عنانش چوشوریده رو چو عشق بازی با دل بدید وانگهی برآورد ز دل آه افسونگری بدیدم پریشان دلی در سجود ولی متقی راه خرمن ستود کمی نان و پیمانه ای نوش او نه آنی قدح شد سر دوش او منِ مرتدِ از خدا Shear,delneveshteh...
ما را در سایت Shear,delneveshteh دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : mehrbano65 بازدید : 42 تاريخ : دوشنبه 28 آذر 1401 ساعت: 22:01